در هر دو حادثه، سنگ نمای 2ساختمان در 2نقطه مختلف پایتخت بر اثر وزش باد شدید از ساختمان جدا شد و با سقوط روی زن و مردی باعث مرگ آنها شد.نخستین حادثه در منطقه نارمک رخ داد. بعد از ظهر روز شنبه، زن جوانی همراه دختربچه 6سالهاش از مهد کودک به خانه برمیگشت که وقتی مقابل در خانهشان در کوچه شهید نکونامیان رسید دچار حادثهای هولناک شد. زن 32ساله کلید را از کیفش بیرون آورد تا در ورودی را باز کند اما در همین هنگام بهخاطر وزش شدید باد، سنگ نمای آپارتمانی که 2ساختمان آنطرفتر از آپارتمان آنها بود از طبقه چهارم جدا شد و پس از برخورد با لبه پشت بام ساختمان بغلی، به سمت زن جوان و دخترش سقوط کرد.
این سنگ که حدود 15سانتی متر طول داشت یکراست با سر زن جوان برخورد و او را نقش زمین کرد. بهدنبال حادثه، همسر این زن با شنیدن صدای جیغ و گریه دخترش از خانهشان بیرون آمد و با دیدن پیکر غرق خون همسرش ماجرا را به اورژانس خبر داد. وقتی امدادگران اورژانس به محل حادثه رسیدند، کار از کار گذشته بود و در معاینات اولیه مشخص شد که زن جوان بر اثر ضربه شدیدی که به سرش وارد شده، جانش را از دست داده است.
در این حادثه خوشبختانه به دختربچه 6ساله آسیبی نرسید اما به گفته اقوام این خانواده، دختربچه دچار ضربه شدید روحی شده و نیازمند مراقبت است. حادثه دوم اما در منطقه فلاح و خیابان شهید مقدم رخ داد. قربانی این حادثه مرد 44سالهای بود که پس از خرید از مغازه همراه 2دختر 2و 6سالهاش در راه بازگشت به خانه بود. پسردایی این مرد در گفتوگو با همشهری گفت: آن روز برات پس از اینکه از سر کار به خانه برگشت، برای خرید از خانه خارج شد. او دختر 2سالهاش را در بغل گرفته بود و دختر 6سالهاش هم آنها را همراهی میکرد. بعد از خرید آنها در حال برگشت به خانه بودند که باد شدیدی شروع به وزیدن کرد.
هنوز 50متری تا خانه فاصله داشتند که ناگهان 3قطعه سنگ از طبقه چهارم یکی از ساختمانها جدا شد و روی سر آنها سقوط کرد. بر اثر اصابت یکی از سنگها با سر پسرعمهام، او در دم جانش را از دست داد و دختر 2سالهاش که در بغلش بود هم بهشدت آسیب دید. دختر 6ساله این خانواده هم مجروح شد که بعد از انتقال مجروحان به بیمارستان مشخص شد دختربچه 2ساله به کما رفته و شرایط بسیار وخیمی دارد.
او ادامه داد: خوشبختانه روز گذشته دختر 6ساله از بیمارستان مرخص شد و به خانه برگشت. این حادثه ضربه شدیدی به خانواده پسرعمهام وارد کرده است. چرا که او یک کارگر ساده بود که به سختی خرج زن و بچه هایش را در میآورد و حالا خانوادهاش بدون سرپرست ماندهاند. او 3دختر و یک پسر دارد که نیاز شدیدی به کمک مسئولان دارند و تنها خواستهشان این است که هر چه زودتر آنها به دادشان برسند؛ چرا که کسی را ندارند و پسرعمهام تنها نانآور خانوادهاش بوده است.